
محمدرضا اکبری با تاکید بر اینکه یکی از مشکلات جدی در حوزه انرژی در سالهای اخیر، تمرکز بیشتر روی عرضه به جای تقاضا بوده است، افزود: در ۲۰ سال اخیر که برنامههای توسعهای بیشتر در کشور اجرا شده، تمام برنامههای توسعهای به جای مدیریت تقاضا بر تولید و عرضه انرژی تمرکز داشته است.وی ادامه داد: این باعث شده ما شدت مصرف انرژی بالایی در مقایسه با میانگین جهانی داشته باشیم و این در حالی است که ایران اقلیم معتدلی دارد، اما جزو ۱۰ کشور بالای مصرف انرژی هستیم و در حد کشورهای کانادا و روسیه که اقلیم سرد دارند، شدت مصرف انرژی داریم.اکبری با تاکید بر اینکه علاوه بر شدت بالای مصرف انرژی در ایران، عمده انرژی در بخش غیرمولد استفاده میشود، گفت: این باعث شده تا شکاف عرضه و تقاضا سال به سال بیشتر به بحرانی برای تامین انرژی تبدیل شود.وی افزود: در ۲۰ سال گذشته برای تامین روزافزون انرژی کشور به میدان گازی پارس جنوبی به عنوان یک منبع قابل توجه وصل بودیم؛ اما این میدان تا ۳ سال آینده با کاهش افت فشار رو به رو خواهد شد.این کارشناس انرژی با اشاره به اینکه پارس جنوبی بیش از ۷۰ درصد گاز کشور و نیمی از انرژی کشور را تامین میکند، ادامه داد: بنابراین هر بحران و آسیبی که در تولید گاز از این میدان به وجود آید اثر خود را در حوزه انرژی کشور میگذارد.وی تاکید کرد: از همین رو نمیتوانیم فشار بیشتری در عرصه تولید داشته باشیم و این سیاست شکست خورده است؛ همچنین دیگر منابع جایگزین مثل پارس جنوبی در کشور نداریم که با توسعه آن میادین انرژی مورد نیاز کشور را تامین کنیم و باید یک نگاه جدی از بحث عرضه محوری به مدیریت تقاضای مصرف و کاهش شدت مصرف انرژی رخ بدهد.اکبری با تاکید بر اینکه ظرفیت بسیار بالایی در حوزه بهینهسازی مصرف انرژی در کشور وجود دارد، گفت: به دلیل ساختار معیوب و تعارض منافعها نتوانستیم این ظرفیت را از بالقوه به بالفعل تبدیل کنیم.به گفته این کارشناس، در سند تحول دولت، تمرکز جدی در زمینه بهینهسازی انرژی انجام شده، زیرا اصلاح جدی ساختاری در حوزه مصرف انرژی نیاز داریم.وی افزود: در کشور مصرف انرژی متولی ندارد؛ وزارت نفت و نیرو متولی تولید حاملهای انرژی هستند
سازمان بهینهسازی مصرف سوخت و ساتبا نیز به دلیل تعارض ساختاری که وجود دارد بیشتر اسیر بحثهای تولید خواهد شد.اکبری با بیان اینکه در بخشهای اجرایی بیش از نیمی از اتلاف انرژی کشور در چرخه تولید، انتقال و توزیع قبل از رسیدن به مصرفکننده نهایی صورت میگیرد، ادامه داد: در پایان زنجیره نیز تنها بخشی به مصرفکننده نهایی و فرهنگسازی بستگی دارد.وی میزان اتلاف انرژی در کشور را سالانه ۵۰۰ میلیون بشکه معادل نفت خام دانست و گفت: با نفت ۵۰ دلاری سالانه ۲۵ میلیارد دلار اتلاف انرژی در کشور اتفاق میافتد.این کارشناس حوزه انرژی میزان اتلاف انرژی روزانه را معادل بیش از یک میلیون بشکه نفت خام عنوان کرد و افزود: این موضوع ظرفیت بالایی را در بهینهسازی ایجاد میکند
توپ این موضوع نیز در زمین دولت است و دولت بدون آنکه بخواهد با مردم عادی و ۸۰ میلیون جمعیت درگیر شود با اصلاح ساختاری که در چرخه تولید، توزیع و انتقال ایجاد میشود، و عمدتاً اصلاح رابطه مالی با مصرفکنندگان کلان انرژی است میتواند بخش قابل توجهی از این ظرفیت را آزاد کند.اکبری ادامه داد: از افزایش راندمان نیروگاه تا کاهش اتلاف در شبکه برق و گاز و فرآورش نفت و گاز از جمله اقداماتی است که دولت بدون درگیر شدن با مصرفکننده نهایی میتواند در زمینه بهینهسازی اجرا کند
در مصرفکننده نهایی نیز ۳ بخش جدی ساختمان، حمل و نقل و بخشهای جانبی هستند که اگر توجه شود باز هم دولت نقش مهمتری دارد.وی تاکید کرد: از همین رو نگاه جدی ما در بحث بهینهسازی و کاهش شدت مصرف انرژی در سند تحول، به دولت است و دولت خودش باید آغازگر این راه باشد
اگر اصلاحات ساختاری صورت گیرد و قواعد بازطراحی جدی شود میتوان تحول جدی را در حوزه مدیریت تقاضا و مصرف و کاهش شدت مصرف انرژی شاهد بود.این کارشناس حوزه انرژی گفت: تا ۵۰ درصد از اتلاف انرژی در کشور قابل بهینهسازی است که با شیب تندی میتوان به آن رسید
تنها باید دولت پای کار قضیه بیاید و بخشهای زیرمجموعه خود را الزام کند تا این قواعد را رعایت کنند.به گفته اکبری، همچنین باید از دادن رانت پرهیز کرده و جلوی کسانی که به دنبال رانت هستند را بگیرد